×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

فریاد ایرانی

[email protected]

قمرالملوک وزیری

قمرالملوک وزیری را باید پیشتاز و شهبانوی هنر آواز زنان ایران دانست. بانوی بزرگواری که در میان خرافات بیش از پیش آن دوران، پرده ها را بردرید و فریاد از سینه برخاسته بانوان در بند خرافات اسلامی را به گوش همگان رسانید. بی تردید قمرالملوک وزیری  نخستین ستاره درخشان هنر خوانندگی ایران است.
قمرالملوک وزیری‌ زاده؛ (۱۲۸۴ خورشیدی � ۱۴ مرداد ۱۳۳۸ خورشیدی)، را می توان از مشهورترین خوانندگان زن ایران  دانست که با وجود بهره مند بودن از صدایی ماندگار و جاودانی، بانویی بسیار فداکار و یکی از نخستین زنان آزادی خواه ایران بود که به دفاع از حقوق زنان و مخالفت با حجاب و پوشش اجباری پرداخت!.
بانو قمرخانم سید حسین‌ خان  مشهور به قمرالملوک وزیری‌زاده یکی از نخستین زنانی بود که در دوران تاریخ معاصر ایران به صورت بی‌حجاب، به خوانندگی در حضور مردان پرداخت و از وی به عنوان پرآوازه‌ترین خواننده زن آوازهای سنتی ایران یاد می‌شود.
بانو قمرالملوک وزیری آوازه خوان دلیری که راه آزادی و آزاد اندیشی و هنرمندی را برای بانوان کشورمان هموار کرد.

زندگی‌نامه قمر

قمرالملوک در تاکستان قزوین به دنیا آمد، برخی گفته‌اند که او در قزوین به دنیا آمده‌است اما به گفته دختر معنوی او، زبیده جهانگیری، قزوین در آن زمان ملکِ آقای �بحرینی �بوده و بانو �قمر� برای فرار از ازدواج به آنجا پناه برد.
بانو قمر در هنگام تولد پدر نداشت و در ۱۸ ماهگی مادرش را از دست داد و از آن زمان تحت سرپرستی مادربزرگش که روضه‌خوان زنانه حرم ناصرالدین شاه بود قرار گرفت و به این طریق با آشنایی چگونگی روضه‌ و مداحی مادربزرگش ، آواز و هجاهای آن را فرا گرفت. او در جایی گفته‌ است: �من مدیون تربیت اولیهٔ خودم هستم. چرا که همان پامنبری کردن‌ها به من جرأت خوانندگی داد�.

آغاز کار هنر خوانندگی قمر

قمر در جوانی پس از با مرتضی نی داوود با ردیف موسیقی ملی آشنا شد و راهش را برای کسب تجربیات از استادان دیگر هموار ساخت.محمدحسین شهریار غزل زیبایی را در مدح این بانو سروده‌ است. غزل شهریار با مطلع �از کوری چشم فلک امشب قمراینجاست� سروده شده است.  همچنین بنان در وصف این بانو گفته: �قمرالملوک ام کلثوم ایران است.�
خاطره و مهر ای بانوی بزرگوارچنان بر جا ماندنی و عمیق در روح و جان هنرمندان ایران باقیست که با وجود مخالفت دولت جمهوری اسلامی ایران با ذکر نام قمرالملوک وزیری، صدیق تعریف آلبوم ماه بانو را برای بزرگداشت او خواند و منتشر کرد.

آشنایی مرتضی خان نی داوود با بانو قمرالملوک وزیری

مرتضی وان نی داوومن بارها برای عروسی و میهمانی بزرگان به باغ عشرتآباد دعوت شده بودم ، برای عروسی ، مولودی و � اما هرگز حال آن شب را نداشتم . پائیز غم انگیزی بود و من به جوانی و عشق فکر میکردم، از مجلسی که قدر ساز را نمیشناختند خوشم نمی آمد اما چاره چه بود، باید گذران زندگی میکردیم . چنان ساز را در بغل میفشردم که گوئی زانوی غم بغل کرده ام .نمیدانستم چرا آن کسی که قرار است در اندرونی بخواند، صدایش در نمی آید .
در همین حال و انتظار بودم که دختر ۱۳ � ۱۴ ساله ای از اندرونی بیرون آمد، حتی در این سن و سال هم رسم نبود که دختران و زنان اینطور بی پروا در جمع مردان ظاهر شوند. آمد کنار من ایستاد نمی دانستم برای چه کاری نزد ما آمده است و کدام پیغام را دارد .
چشم به دهانش دوختم و پرسیدم : چه کار داری دختر خانم ؟.
گفت: میخواهم بخوانم .
گفتم : اینجا یا اندرونی ؟،
گفت : همینجا !
نمیدانستم چه بگویم . دور و بر را نگاه کردم، هیچکس اعتراضی نداشت . به در ورودی اندرونی نگاه کردم .
چند زنی که سرشان را بیرون آورده بودند ، گفتند: بزنید ، میخواهد بخواند !
گفتم: کدام تصنیف را میخوانی ؟
بلافاصله گفت : تصنیف نمیخوانم ، آواز میخوانم !
به بقیه ساز زنها نگاه کردم که زیر لب پوزخند میزدند. رسم ادب در میهمانی ها، آنهم میهمانی بزرگان، رضایت میهمان بود .
پرسیدم : اول من بزنم و یا اول شما میخوانید ؟
گفت: ساز شما برای کدام دستگاه کوک است ؟
پنجه ای به تار کشیدم و پاسخ دادم: همایون .
گفت : شما اول بزنید !
با تردید، رنگ و درآمد کوتاهی گرفتم. دلم میخواست زودتر بدانم این مدعی چقدر تواناست.
بعد از مضراب آخر درآمد، هنوز سرم را به علامت شروع بلند نکرده بودم که از چپ غزلی از حافظ را شروع کرد�، تار و میهمانی را فراموش کردم، چپ را با تحریر مقطع اما ریز و بهم پیوسته شروع کرده بود. تا حالا چنین سبکی را نشنیده بودم صدایش زنگ مخصوصی داشت، باور کنید پاهایم سست شده بود .
تازه بعد از آنکه بیت اول غزل را تمام کرد ، متوجه شدم از ردیف عقب افتاده ام :
معاشران گره از زلفــ یار باز کنید شبی خوش است بدین قصهاش دراز کنید
میان عاشق و معشوق فرق بسیار است چو یار ناز نماید شما نیاز کنید
بقیه ساز زنها هم، مثل من، گیج و مبهوت شده بودند جا برای هیچ سئوالی و حرفی نبود، تار را روی زانوهایم جابجا کردم و آنرا محکم در بغل فشردم . هر گوشه ای را که مایه میگرفتم میخواند .
خنده های مستانه مردان قطع شده بود و یکی یکی از زیر درختان بیرون آمده بودند از اندرونی هیچ پچ و پچی به گوش نمیرسید، نفس همه بند آمده بود. هیچ پاسخی نداشتم که شایسته اش باشد .
گفتم : اگر تا صبح هم بخوانی میزنم! و در دلم اضافه کردم: تا پایان عمر برایت میزنم!
آنشب باز هم خواند، هم آواز هم تصنیف ، وقتی خواست به اندرونی باز گردد .
گفتم : میتوانی بیایی خانه من تا ردیف ها را کامل کنی ؟
گفت : باید بپرسم .
وقتی صندلیها را جمع و جور میکردند و ما آماده رفتن بودیم، با شتاب آمد و گفت : آدرس خانه را برایم بنویسید .
و تکه کاغذی را با یک قلم مقابلم گذاشت، اسمش قمر بود!.
این یکی از نخستین  آوازهای پرشکوه قمرالملوک وزیری است.
کار پیشرفت قمر در مدتی کوتاه به آنجا رسید که کمپانی �هیز ماسترز ویس His Master�s Voice�، به خاطر ضبط صدای او دستگاه صفحه پر کنی به تهران آورد. بعد از آن کمپانی �پولیفون Polyphon� هم آمد. به گفته ساسان سپنتا ۲۰۰ صفحه از قمر ضبط شده‌است.�

نخستین کنسرت قمر

نخستین کنسرت قمر با همراهی ابراهیم خان منصوری و مصطفی نوریایی (ویولن) ، شکرالله قهرمانی و مرتضی نی داوود (تار) ،حسین خان اسماعیل زاده (کمانچه) و ضیاء مختاری (پیانو) ، پسر عموی استاد علی تجویدی برگزار شده است . . روز بعد نظمیه از او تعهد گرفت که بی حجاب کنسرت ندهد. قمر عواید کنسرت را به امور خیریه اختصاص داد. قمر در سفر خراسان در مشهد کنسرت داد و عواید آن را صرف آرامگاه فردوسی نمود. در همدان در سال ۱۳۱۰ کنسرت داد و ترانه‌هایی از عارف خواند. وقتی نیرالدوله والی خراسان چند گلدان نقره به او هدیه کرد آن را به عارف پیشکش نمود. با این که عارف مورد غضب والی و دستگاه رضاشاه بود. در سال ۱۳۰۸ به نفع شیر و خورشید سرخ کنسرت داد و عواید آن به بچه‌های یتیم اختصاص داده شد.

پخش آواز زیبای قمر در سرتاسر کشور

با گشایش رادیو ایران در سال ۱۳۱۹ صدای قمر را به عموم مردم ایران رسید. عارف قزوینی و ایرج‌میرزا و تیمورتاش وزیر دربار، شیفته او شده بودند. با این‌همه قمر از گردآوری زر و سیم پرهیز می‌کرد و درآمدهای بزرگ و هدایای گران را به فقرا و محتاجان می‌داد. قمرالملوک وزیری این شهبانوی آواز و هنر ایران، در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۳۳۸ در شمیران، بر اثر سکته مغزی درگذشت. وی در گورستان ظهیرالدوله بین امامزاده قاسم و تجریش شمیران به خاک سپرده شد. نامش همیشه ماندنی و موجب افتخار هر ایرانی نیک سرشت خواهد بود.
در ین ویدیو زنده یاد تقی روحانی گوینده توانا ی رادیو ایران، از هنرمندی و آوازهای پرشکوه قمر، و  مرگ ناگهانی او سخن می گوید و آوازی از او را نیز پخش می کند. یاد آن عزیزان هنر و هنرمندی ایران گرامی باد.

از قمر چه می آموزیم؟

قمر نه تنها یک هنرمند چیره دست و سلطان کم نظیر آواز بود، بلکه دلیری و شجاعت این بانوی بزرگوار در  بیرون آمدن از پشت پستو و بندهای خرافات مذهبی و انسان های خردباخته زمان خودش یادماندنی، و موجب  بسی افتخار است. نکته دیگر، مردم داری و کمک به بینوایان و محرومان جامعه از سوی این بانوی گرانمایه است که باید سرلوحه آموزش برای فرد فرد ما ایرانیان باشد.




این مطلب از دوست گرانقدرم مسعود عزیز گرفتم و با کسب اجازه از ایشان در وبلاگ خود قرار دادم

شنبه 19 آبان 1391 - 7:28:33 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://jesi.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 22 آبان 1391   12:40:30 AM

داداش خیلی مخلصیم

اقا موزیک متن وبلاگ شما رو عشق است سالاری برادر

چاکراتیم

http://faryadirani.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 20 آبان 1391   8:07:32 PM

دروود بر همه دوستان

یاقوت جان خوشحالم مطلب امروز رضایت شما را جلب کرد

سکوت جان در تکمیل فرمایش شما عرض کنم که این قطعه  سازوآواز از آلبوم آسمان عشق  بود ،  همانطور که فرمودید استاد عندلیبی نی و استاد داریوش پیرنیاکان تار مینوازند ، جالبه که بدونید همایون هم در این اجرا تمبک میزند، شعر نیز از عطار میباشد

خوشحالم میبینم  حال و هوای شما رو هم عوض کرد،بعد از مدتها بطور اتفاقی رفتم سراغ این آلبوم و منو با خودش برد 

پوریا داداش شاید دارم اشتباه میکنم ، این غم نیست ، از نظر من عین شادیه ، ممنونم که هستی پوریا

داریوش جان ممنون که این شعر زیبا را برام گذاشتی ، قبلا درباره بانو قمر مطلب گذاشته بودم اما فکر کنم  ناقص بود ، معذرت میخوام چون عین مطلب را کپی پیست کردم ویرایش خوبی نداره 

منصور خان صفای قدمت داش نمیدونم مطلب قبلی را خوندی یا نه ، اما باید بگم شعر جالبی بود پیشنهاد میکنم فرصت داشتی یه سری بزن 

از همه شما بزرگواران سپاسگذاری  میکنم 

 

http://cardinal.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 20 آبان 1391   6:32:45 PM

از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست
آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست
آهسته به گوش فلک از بنده بگوئید
چشمت ندود این همه یک شب قمر اینجاست
آری قمر آن قمری خوشخوان طبیعت
آن نغمه‌سرا بلبل باغ هنر اینجاست
شمعی که به سویش من جانسوخته از شوق
پروانه صفت باز کنم بال و پر اینجاست
تنها نه من از شوق سر از پا نشناسم
یک دسته چو من عاشق بی‌پا و سر اینجاست
هر ناله که داری بکن ای عاشق شیدا
جائی که کند ناله‌ی عاشق اثر اینجاست
مهمان عزیزی که پی دیدن رویش
همسایه همه سرکشد از بام و در اینجاست
ساز خوش و آواز خوش و باده‌ی دلکش
آی بیخبر آخر چه نشستی، خبر اینجاست
ای عاشق روی قمر ای ایرج ناکام
برخیز که باز آن بت بیداد گر اینجاست
آن زلف که چون هاله به رخسار قمر بود
بازآمده چون فتنه‌ی دور قمر اینجاست
ای کاش سحر ناید و خورشید نزاید
کامشب قمر این جا قمر این جا قمر اینجاست  

شهریار

http://teba-sonati.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 20 آبان 1391   5:23:23 PM

فریاد نازنین خوشحالم دوباره یه مطلب عالی و موزیک بسیاررررررررررر زیبایی رو در این وب زیبا دیدم و شنیدم

سپاس فراوان

yag

yaghotsaeedy

http://yaghot.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 20 آبان 1391   1:58:24 PM

 ممنون دوست عزیز 

خیلی جالب بود 

و اموزنده 

خیلی استفاده کردم چون برام تازگی داشت مطلبتون 

آخرین مطالب


بوی ماه مهر


همنوازی استاد بیگجه خانی و فرنام


یادش بخیر


ماه مرضان


شهناز شهنواز


مسئول این همه جهل کیست؟؟؟


زنانگی


حتما ببینید ،بسیار تاثیر گذاره


آموزش موسیقی سنتی ایران


آواز استاد شجریان برمزار همایون خرم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

204710 بازدید

405 بازدید امروز

768 بازدید دیروز

2876 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements